تعریف الگو و ترکیب کشت
▪ تامین امنیت غذایی با تکیه بر تولید از منابع داخلی و نیل به خود کفایی در محصولات اساسی
▪ ارتقاء سطح سلامت مواد غذایی، اصلاح و بهینه کردن الگوی مصرف
▪ حمایت موثر از تولید و صادرات با توجه به مزیتهای نسبی و خلق مزیتهای جدید
▪ ارتقاء ضریب بهرهوری از آب در تولید محصولات کشاورزی و استفادهی علمی و بهرهبرداری بهینه از سایر نهادههای تولید
▪ حمایت موثر از ساماندهی فرآیند تولید و اصلاح نظام بازار محصولات کشاورزی با هدف بهبود رابطهی مبادلهی بخش با سایر بخشها از سوی دیگر در سیاستهای کلی نظام دربخش منابع طبیعی و منابع آب میخوانیم:
▪ اصلاح نظام بهرهبرداری از منابع طبیعی و مهار عوامل ناپایداری این منابع و تلاش برای حفظ و توسعهی آن.
▪ ارتقاء بهرهوری و توجه به ارزش اقتصادی و امنیت و سیاسی آب در استحصال وعرضه و نگهداری و مصرف آن.
▪ افزایش میزان استحصال آب، به حداقل رساندن ضایعات طبیعی و غیرطبیعی آب در کشور از هر طریق ممکن.
● الگوی کشت چیست؟
با توجه به گستردگی پهنهی مرزی کشور و تنوع اقلیمی مناطق گوناگون رسیدن به الگوی کشت مناسبی که از آن بتوان حداکثر بهرهبرداری را از عوامل و نهادهای تولید بهویژه عامل محدود کنندهی آب بهدست آورد ضرورتی انکار ناپذیر است. گفتنیست از الگوی کشت تعاریف بسیار موجود است که به نظر میرسد جامعترین این تعاریف به شرح ذیل باشد: «الکوی کشت عبارتست از تعیین یک نظام کشاورزی با مزیت اقتصادی پایدار مبتنی بر سیاستهای کلان کشور، دانش بومی کشاورزان و بهرهگیری بهینه از پتانسیلهای منطقهای با رعایت اصول اکوفیزیولوژیک تولید محصولات کشاورزی در راستای حفظ محیط زیست» تعریف درپیش گفته شده این نکته را نمایان میسازد که در بسیاری از مناطق کشور کشت محصولات زراعی، باغی و یا بهرهبرداری از مراتع و جنگلها متناسب با پتانسیلهای منطقهای و عوامل تولید باشد و با توجه به محدودیتهای اقلیمی موجود، بیلان منفی آب دشتها و نیاز به پایداری تولید محصولات، ما را ملزم میکند که درجهت روشهای کمک به بهبود سفرههای زیر زمینی آب و افزایش راندمان مصرف آب حرکت کنیم. همچنین باید نسبت تخصیص زمینهای کشاورزی و برنامهی کشت یک منطقه به انواع گروه محصولات زراعی و باغی همان منطقه از سوی وزارت جهاد کشاورزی تعیین شده و ارائهی ترکیب از پیش تعیین شده کشت و آیش برای مجموعهای از گیاهان سازش یافته با محیط در یک منطقه معین ودورهی زمانی مشخص الزامیست بهنحویکه با سیاستهای دولت و اقتصادی – اجتماعی همسو باشد. از سوی دیگر میزان کشت محصولات کشاورزی در یک منطقه باید با توجه به منابع موجود، قیمت محصولات، هزینههای تولید، عملکرد محصول، نیاز کشور و سیاستهای درست انجام شود و تصمیمگیری در انتخاب گیاهان زراعی یا باغی مناطق مختلف براساس زیر ساختهای موجود، مسائل اجتماعی – اقتصادی و سطح تکنولوژی با حفظ منابع پایه تولید در جهت تامین نیازهای اساسی کشور باشد.
● مزایای اجرای الگوی کشت
▪ اجرای الگوی کشت مناسب، امنیت غذایی و پایداری تولید را تضمین میکند.
▪ اجرای الگوی کشت مناسب برای حفاظت منابع پایه و افزایش بهرهوری عوامل تولید امری ضروری است.
▪ اجرای الگوی کشت مناسب، هماهنگی و همکاری وزارتخانههای نیرو، جهاد کشاورزی و بازرگانی را طلب میکند.
▪ در راستای اجرای الگوی کشت، بهینه سازی الگوی مصرف ضروری است.
▪ دسترسی به تولید پایدار در بخش کشاورزی، در ازاء بهرهبردرای و بهرهوری مناسب از منابع پایه است.
▪ اساسیترین رمز موفقیت در الگوی کشت، همدلی و همکاری کشاورزان است.
▪ با استفادهی اصولی از منابع پایه تولید، آب و خاک را برای آیندگان حفظ کنیم.
▪ همه با هم، با اجرای الگوی کشت مناسب، منابع تولید را حفظ کنیم.
▪ با اجرای الگوی کشت مناسب، پایداری تولید و امنیت غذایی را تضمین کنیم.
▪ آب را در راستای الگوی بهینه کشت مصرف کنیم.
▪ توجه به شریط اقلیم کشور اجرای الگوی کشت مناسب و پایداری تولید را تضمین میکند.
▪ توفیق در اجرای الگوی کشت مناسب اراده و عزم ملی را طلب میکند.
▪ با تدوین قوانین و مقررات مورد نیاز، زمینهی اجرای الگوی کشت مناسب فراهم میشود.
▪ منابع و عوامل و نهادههای بخش را در راستای الگوی کشت مناسب بهکار گیریم.
▪ کشاورزان وتولید کنندگان در تحقق الگوی کشت مناسب نقش اساسی دارند.
▪ با حمایت کمیسیون محترم کشاورزی مجلس شورای اسلامی در جهت تصویب قوانین مورد نیاز، زمینهی اجرای موفق الگوی کشت مهیا میشود.
▪ با بهینه سازی الگوی کشت بهره برداری متعادل از منابع پایه صورت میگیرد.
▪ اجرای الگوی کشت مناسب نیاز به برنامهریزی مشترک درون بخشی دارد.
▪ الگوی کشت مناسب با برنامهریزیهای مشترک تمام زیربخشها اتفاق میافتد.
▪ اجرای الگوی کشت بهینه سبب حفظ منابع طبیعی میشود.
▪ هدف از هم اندیشی الگوی کشت فرصت پرداختن به توسعهی پایدار و امنیت غذایی است.
▪ با اجرای الگوی کشت بهینه، اثرات سوء خشکسالی را کاهش دهیم.
▪ مشارکت فراگیر دانشمندان، اساتید و محققین، راه رسیدن به الگوی کشت بهینه را هموار میسازد.
● ترکیب کشت
نسبت تخصیص اراضی مزروعی یک منطقه به انواع محصولات زراعی و باغی در یک فصل زراعی را ترکیب کشت محصولات آن منطقه گفته میشود.
● شاخصهای مهم مورد نیاز در طراحی الگوی کشت
۱) شاخصهای اقتصادی شاخصهای اقتصادی در الگوی کشت باید بهگونهای تعیین شوند تا با انتخاب نوع محصول همراه با افزایش بهرهوری از منابع موجود (آب و خاک و غیره)، حداکثر درآمد را برای کشاورزان و تولید کنندگان به همراه داشته باشد و کشاورزان بتوانند با افزایش درآمد و سود حاصل از فروش تولیدات، نسبت به سرمایهگذاری و توسعهی فعالیتهای خود اقدام کنند و بدین ترتیب رونق اقتصادی را در بخش کشاورزی شاهد باشیم.
۲) جایگاه محصولات اساسی در الگوی کشت در طراحی الگوی کشت باید محصولات اساسی و استراتژیک از جمله گندم، برنج، دانههای روغنی و ذرت به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرند تا امنیت غذایی کشور به شکل مطلوب و اطمینان بخش تامین شود و خودکفایی در محصولات مهم و مورد نیاز کشور حاصل شود.
۳) مزیت نسبی آن گروه از محصولات کشاورزی همانند پسته، زعفران و تولیدات گلخانهای که از مزیت نسبی بالاتر و مطلوبیت اقتصادی بیشتری برخوردارند میبایست پس از محصولات اساسی با اولویت در الگوی کشت قرار گیرند.
۴) حفاظت از منابع پایه و محیط زیست به منظور پایداری در تولید محصولات کشاورزی، حفاظت ازمنابع پایه (آب و خاک و ...) و محیط زیست بایستی به صورت ویژه در طراحی الگوی کشت مورد نظر باشد.
۵) مصرف بهینهی آب با توجه به قرار گرفتن کشورما در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا، الگوی کشت بایستی با محوریت بهرهوری بهینه از منابع آب تدوین شود.
● حوزههای آبریز در کشور کشورما به ۶ حوزهی آبریز به شرح ذیل تقسیم میشود:
۱) حوزهی آبریز دریای مازندران با وسعت ۸/۱۰ درصد کل کشور و ۵/۱۹ درصد از کل منابع آب تجدید شونده کشور.
۲) حوزهی آبریز خلیج فارس و دریای عمان با وسعت ۲/۲۶ درصد از کل کشور و ۵۰ درصد کل منابع آب تجدید شونده کشور.
۳) حوزهی آبریز دریاچهی ارومیه با وسعت ۲/۳ درصد از کل کشور و ۶ درصد از کل منابع آب تجدید شوندهی کشور.
۴) حوزهی آبریز فلات مرکزی با مساحت ۸/۵۰ درصد از کل کشور و ۴/۲۲ درصد از کل منابع آب تجدید شوندهی کشور.
۵) حوزهی آبریز مرزی شرق با وسعت ۴/۶ درصد از مساحت کل کشور و ۳/۱ درصد از کل منابع آب تجدید شوندهی کشور.
۶) حوزهی آبریز قره قوم با ۷/۲ درصد از مساحت کل کشور و ۲ درصد از کل منابع آب تجدید شونده کشور. اگر حوزههای آبریز کشور را مدنظر قراردهیم از جهت منابع آبی و میزان بارندگی میتوانیم کشور را به عرصههای عمومی متفاوت تقسیم کنیم که درهر یک از این عرصهها، سیاستهای کلی رسیدن به الگوی کشت متناسب با محوریت منابع آبی با یکدیگر مشابه باشند( حتی در اقلیمهای متفاوت)، این عرصهها عبارتند از:
الف) عرصههای دارای محدودیت شدید منابع آب درحال حاضر در این عرصهها سیاستهای مبتنی بر استفادهی بیرویه از منابع آب زیر زمینی حاکم است؛ بنابراین لازم است، سیاستهای تولید در این عرصهها تا حد امکان درجهت مصرف بهینه آب و بهرهوری بالا و عدم کاهش تولید باشد برای اجرای این سیاست روشهای زیر باید مورد توجه قرار گیرد، بدین منظور راهکارهای زیر توصیه میشود:
۱) اولویتدهی به گیاهان پاییزه بهمنظور استفاده از بارندگیهای پاییز، زمستان و بهار سالانه
۲) افزایش سطح کشت در محیطهای کنترل شده همانند گلخانهها، کشتهای زیر پلاستیک و ...
۳) در کشت بهاره استفاده از گیاهانی که دورهی رشد آن کوتاه و تطابق بیشتری با پراکنش بارندگی منطقه داشته باشند.
۴) استقرار سیستمهای خاکورزی حفاظتی
۵) استقرار تسطیح لیزری در اراضی آبیاری سطحی
۶) استقرار اراضی آبیاری تحت فشار به ویژه قطرهای در اراضی زراعی و باغی
۷) کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری اقتصادی و حفظ منابع پایه
۸) کشت گیاهان کم توقع و ارقام گیاهان زودرس پرمحصول
ب) عرصههای بدون محدودیت منابع آبی در این عرصهها میبایست سیاست بهرهبرداری کشاورزی به سمت استفادهی حداکثر از فضا و مکان در امر تولید باشد و روشهای زیر در امر تولید مورد توجه قرار گیرد، بدین منظور راهکارهای زیر ارائه میشود:
۱) حرکت به سمت روشهای چند کشتی
۲) استفادهی حداکثر از منابع آب با نگرش حفظ پتانسیل منابع تولید
۳) بهرهگیری مناسب از اراضی پایاب سدها که شامل بهینه کردن الگوی کشت، بهرهگیری مناسب از منابع تولید است
ج) عرصههای دیم در عرصههای دیم با شیب بالای ۱۲ درصد سیاست تولید باید درجهت کشت گیاهان چندساله خشبی و نیمه خشبی شامل باغات، علوفههای دائمی و گیاهان دارویی باشد. درعرصههای دیم که دارای شیب کمتر از ۱۲ درصد هستند بایستی ساماندهی تولید بر اساس حذف علمی آیش و بهرهگیری از علوفه و حبوبات در تناوب باشد و از سویی رواج سیستمهای خاک ورزی حفاظتی نیز انجام شود. همچنین در عرصههای دیم با توجه به پراکنش بارندگی و نوع اقلیم لازم است سیاستهای کشت متفاوتی کسب شود. در مناطق سردسیری دارای بارندگی کم و متوسط (زیر ۴۰۰ میلی لیتر) کشت گیاهان مقاوم به خشکی مانند تریتیکاله و جو مورد توجه قرار گردد. آیش در این مناطق در جهت کشت علوفههای یکساله و کم توقع مانند ماشک باشد. در مناطق با بارندگی بالاتر از ۴۰۰ میلی لیتر کشت گندم در تناوب با حبوبات دیم و علوفه دیم همراه با آیش صورت پذیرد.
بازگشت به صفحه قبل
|